آرشيو وبلاگ ![]()
%زباله دان فضای مجازی% سعی شده از همه موضوعات در این وبلاگ باشد سایت: کتاب زندگینامه:اینجا کلیک کنید
بیوگرافی : حسن روحانی متولد ٢١ آبان ١٣٢٧ در شهر سرخه (استان سمنان)، دارای دکترای حقوق و سابقه تحصیل در حوزه علمیه قم در حد اجتهاد؛ نماینده مقام معظم رهبری در شورایعالی امنیت ملی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، نماینده مردم استان تهران در مجلس خبرگان رهبری و رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام میباشد. تحصیلات دانشگاهی و مدارج علمی : دکتری (Ph.D) حقوق اساسی از دانشگاه کلدونیان گلاسکو وکیل پایه یک دادگستری (کانون وکلای دادگستری مرکز) استاد پژوهشی مرکز تحقیقات استراتژیک تحصیلات حوزوی : خارج فقه و اصول: با اساتیدی چون آیات عظام سید محمد محقق داماد (ره)، شیخ مرتضی حائری (ره) و سید محمدرضا گلپایگانی (ره) سطح عالی: با اساتیدی چون آیات عظام سلطانی (ره)، فاضل لنکرانی (ره) و شیخ محمد شاهآبادی (ره)
سایت: محسن رضایی در شهریور 1333 و در هنگامۀ کوچ پائیزۀ عشایر بختیاری در خانواده ای مذهبی و دوستدار اهل بیت (علیهم السلام) به دنیا آمد. دوران کودکی و نوجوانی را در شهر نفتخیز مسجدسلیمان گذراند. به کمک چند تن از همسالانش، انجمن مذهبی «دین و دانش» را در مسجد جامع چشمه علی بنیان نهاد. پس از به پایان رساندن تحصیلات ابتدایی و بخشی از تحصیلات متوسطه در دبیرستان سینای مسجدسلیمان، با رتبه نهم در آزمون ورودی هنرستان صنعتی شرکت ملی نفت ایران در اهواز پذیرفته شد و در سال 1348 به این شهر هجرت نمود و در محله خزعیله یا سچّه ساکن شد. ادامه مطلب ... سایت : دکتر محمد رضا عارف در سال 1330 خورشیدی در خانوادهای مذهبی و اصیل در شهر یزد به دنیا آمد . پدر ایشان حاج میرزا احمد عارف یکی از بازاریان اصیل و سرشناس و از چهرههای محبوب و مردمی و مذهبی یزد و همچنین از خادمان حضرت سیدالشهدا (ع) بودند که مجالس روضهخوانی و روشنگری منزل ایشان در شهر یزد در سالهای پیش و پس از انقلاب بهعنوان پایگاه دانشجویان، دانشگاهیان و فرهیختگان یزد به حساب میآمد. ویژگی بارز محمد رضا عارف در کودکی.... ادامه مطلب ... سایت : http://www.ghalibaf.ir/ یک: صورت آفتاب سوخته تخریبچی بیست و یک ساله طرقبهای، با آن موهای نیمه آشفته و لباسهای خاکی، با آن پوتینهای فرسوده ساده و لهجه صادقانه مشهدی، نشان میداد کشور وارد مرحلهای از تاریخ خود شده است که جوانترها خیلی زود بزرگ میشوند، قد میشکند و در دوراهی سرنوشت ساز مرگ و زندگی، روی پای خود میایستند و مثل دریابانی که در یک شب طوفانی راهش را پیدا میکند، مسیر خود را انتخاب میکنند. خدا میداند در بیست ویک سالگی خیلی کارها میشود کرد. میشود عاشق شد، میشود درس خواند؛ ولی جوان بیست و یک ساله طرقبهای، تصمیم گرفت تخریب چی باشد، یک تخریب چی ساده. چه کسی باور میکند مسیر تاریخ به سمتی پیش برود که جوانهای بیست و یکساله تصمیم بگیرند تخریب چی شوند؛ ولی امام کار خودش را کرده بود و جوانها به اتکای نیروی شگفت آور معنوی پیرمرد، آنقدر بزرگ شده بودند که لباسهای همیشگیشان برایشان کوچک شده بود. وگرنه قطعا در ابتدای دهه چهل هیچ کدام از اهالی طرقبه باور نمیکردند کودکی که اول شهریور در خانه آن مرد خشکبار فروش ساده به دنیا آده، روزی شهر کوچک ییلاقی خود را به قصد شرکت در جنگی نابرابر ترک کند و به سمت جبهههای جنوب برود. ادامه مطلب ... |
|||||||||||||||||
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
|
|||||||||||||||||
![]() |